براي تسلي ودلداري خودم ، اين رخدادسخت وسنگين رابه شما نيزتسليت مي گويم.مي دانم كه شما هم ازاين مصيبت ها درطول عمرتان-كه به درخشندگي و درازاي آفتاب باد- كم نديده ايد و با امثال من در دل پاكتان همدرديد.خدا روح رفتگان وسفركردگان تان راشادكند و به زندگان اميدبخش زندگي تان سلامت وصبوري وسعادت عنايت كند.
حال من اكنون همان حالي است كه دركتاب هاي مقتل،ازقول امام حسين نقل كرده اند،كه دركناربدن برادر كوچكترازخودش گفت: "الآنَ اِنكَسَرَظَهري"؛ برادرجان، كمرم شكست.
برادرم به شهادت پزشكان،تاوان حضورفعال وعاشقانه وطولاني اش در محيط هاي شيمياييِ جبهه وپشت جبهه(ازجمله محل كارش)راپرداخت كرد. باعذر بسيار از شما و با شرمندگي از ناراحت كردن دوستان خوبم..."
در طول این دو سال هیچگاه از برادرم نگفتم که دوستانم را ملول و مکدر نسازم. آنها همیشه از من توقع لبخند دارند.... دیگر هرگاه از "باب الجواد" بر امام رضا وارد شوم،بغض خواهم کرد...
:: برچسبها:
رضا رفیع ,
:: بازدید از این مطلب : 19
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0